

سیروس ذکاء در ۱ مهر ۱۳۰۵ در تبریز به دنیا آمد. برخلاف پدربزرگش که از تجار سرشناس شهر بود، خانواده او راه دیوان و دولت را برگزیدند و سرانجام در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۲۰ در تهران ساکن شدند. خاندان ذکاء با یکی از خانوادههای نامدار دیوانی تبریز خویشاوندی داشتند و فضای فکری او از همان ابتدا با گفتوگوهای روشنفکرانه و فرهنگی آشنا بود.
ذکاء دانشآموخته علوم سیاسی در دانشکده حقوق بود؛ همانجایی که دو سال نخست تحصیلش را با ایرج افشار گذراند و دوستی پایداری با او شکل داد. در کنار افشار و گروهی از جوانان اهل قلم، محفلهایی در دفتر مجله «جهان نو» برپا میکردند؛ محفلی که یکی از پایگاههای مهم شکلگیری فرهنگ نوگرای ادبی در دهههای ۲۰ و ۳۰ بود. ذکاء در آن سالها با چهرههایی چون مرتضی کیوان، محمدجعفر محجوب، مصطفی فرزانه، هوشنگ ایرانی، علیاکبر کسمایی و غلامحسین غریب نشستهای ادبی هفتگی داشتند و گاه تا کوهپایههای توچال نیز گفتوگو را ادامه میدادند.
از دهه ۱۳۳۰، ترجمه به مهمترین فعالیت فکری سیروس ذکاء بدل شد. او، در کنار چهرههایی چون رضا سیدحسینی و ابوالحسن نجفی، از مترجمانی بود که نگاه تازهای به ترجمه داشتند: تمرکز بر یک نویسنده و شناخت عمیق از جهان فکری او. آندره مالرو از جمله نویسندگانی بود که ذکاء بخش قابلتوجهی از آثارش را به فارسی درآورد.
ذکاء فقط مترجم نبود؛ در حوزه نقد ادبی نیز بهصورت پراکنده نوشت و برخی از یادداشتهایش درباره ترجمه و داستاننویسی، در زمان خود محل تأمل و ارجاع بود.
او در کنار چهرههایی چون زرینکوب، اسلامیندوشن، جعفر شریعتمداری و جمشید بهنام از نویسندگانی بود که آثارشان در شمارههای نخستین مجله «جهان نو» منتشر شد؛ مجلهای که هم صداهای جوان و هم نسل ادیبان کلاسیکتری چون سعید نفیسی، عباس شوقی و علی جواهرکلام را گرد هم آورده بود.
سیروس ذکاء در ۲۲ آذر ۱۴۰۰، در سکوت در تهران درگذشت. نام او با ترجمههای روشن، نثر دقیق و آرامشی فرهنگی که به فضای فکری پس از شهریور ۲۰ تزریق کرد، در حافظه فرهنگی ما ماندگار است.

