یادداشت
شکاف میان گذشته و حال؛ اردبیل را جدی‌تر ببینیم
پروین بابایی

شکاف میان گذشته و حال؛ اردبیل را جدی‌تر ببینیم

چهارم مرداد، زمانی برای گرامی‌داشت ریشه‌ها، بازشناسی هویت، و نگاهی دوباره به ظرفیت‌ها و چالش‌های شهر اردبیل است؛ شهری که قرن‌ها خاستگاه بخشی مهم از فرهنگ و هویت ایرانی بوده و میراث غنی آن نه‌تنها بر تاریخ ایران، بلکه بر سرنوشت فرهنگ شیعی و هنر ایرانی اثرگذار مانده است.
شکاف میان گذشته و حال؛ اردبیل را جدی‌تر ببینیم

اردبیل با پیشینه‌ای کهن در عرفان، ادب، هنر، آیین‌های بومی و نقش‌آفرینی در جان‌بخشی به هویت ملی، هنوز هم یکی از پویاترین کانون‌های فرهنگی کشور به شمار می‌رود.

با این حال، در میان همه این شکوه و پویایی، اردبیل سال‌هاست با چهره پنهانی از محرومیت‌ها نیز دست‌به‌گریبان است؛ محرومیت‌هایی که نه‌تنها مانع از شکوفایی کامل استعدادها شده، که فاصله میان ظرفیت تاریخی و وضعیت موجود را بیشتر کرده است. برای نمونه، زیرساخت‌های فرهنگی و هنری شهر همچنان از استانداردهای مطلوب فاصله دارند. کمبود فضاهای عمومی و مراکز تخصصی تفریح، کتابخانه‌های تجهیز شده، تماشاخانه‌ها و نگارخانه‌های مدرن، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، آن هم در شهری با پشتوانه ادبی، عرفانی و هنری، همواره دغدغه کنشگران این حوزه بوده است.

در حوزه آموزش نیز، علی‌رغم گرایش سنتی خانوارهای اردبیلی به تحصیل، بسیاری از مدارس خصوصاً در مناطق روستایی یا حاشیه شهر با چالش‌های جدی در زمینه امکانات، تجهیزات نوین آموزشی و سرانه فضا مواجه‌اند. دانشگاه‌های شهر با وجود پتانسیل علمی و انسانی قابل توجه، اغلب با محدودیت منابع مالی، پژوهشی و جذب اساتید مطرح دست و پنجه نرم می‌کنند و بحران “مغزهای مهاجر” و کوچ نخبگان به دیگر شهرها و کشورهای پیشرفته، همچنان یکی از معضلات اصلی جامعه علمی اردبیل است.

حوزه اشتغال، اقتصاد فرهنگ و کارآفرینی هنری نیز از دیگر عرصه‌های مغفول‌مانده است؛ نرخ بیکاری جوانان ــ حتی تحصیل‌کردگان ــ بالاست و فرصت کافی برای فعالیت هنرمندان، نویسندگان و کنشگران اجتماعی فراهم نشده است. اگرچه جشنواره‌ها، آیین‌های سنتی و گردشگری مذهبی و تاریخی تا حدی جبران این عقب‌ماندگی‌ها را کرده‌اند، اما بدون حمایت ساختاری، این تلاش‌ها تاثیر بنیادین نخواهند گذاشت.

محرومیت‌های بهداشتی، ورزشی و خدمات اجتماعی هم نقشی پررنگ در احساس “نابرابری مناطق” میان ساکنان اردبیل و استان‌های برخوردارتر دارد. سرانه بیمارستان، مراکز تخصصی درمانی، امکانات ورزشی مدرن و حتی شبکه‌های حمل‌ونقل شایسته شهری از جمله مواردی است که مطالبه عمومی شهروندان را شکل می‌دهد.

درنهایت، اردبیل با همه جایگاه رفیع فرهنگی و تاریخی خود، چشم‌انتظار عزم ملی و برنامه‌ریزی همه‌جانبه برای توسعه متوازن و عدالت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است؛ شهری که سزاوارانه، باید هم‌سطح با پیشینه و ظرفیت‌هایش بدرخشد و آینده‌ای شایسته‌ برای فرزندانش رقم بزند. یادآوری و پاسداشت چهارم مرداد، فرصتی است تا بی‌توجهی‌ها و نابرابری‌ها را بار دیگر به مسئولان یادآور شویم و بر لزوم توجه جدی‌تر به رفع محرومیت‌های این کهن‌شهر تأکید کنیم.

افزودن نظر
< M >