بازار تبریز، یکی از مهمترین و بزرگترین بازارهای سرپوشیده جهان، نهتنها یک فضای تجاری بلکه بخشی جداییناپذیر از هویت تاریخی و فرهنگی مردم آذربایجان شرقی است. ثبت جهانی این بازار در فهرست یونسکو، افتخاری است که صرفاً با حفظ یک معماری کهن ممکن نشده، بلکه بهواسطهی ارزش فرهنگی، پیوستگی تاریخی، و اصالت فضای آن محقق شده است. در چنین شرایطی، طرح گازکشی در بافت این بازار، تهدیدی جدی هم از منظر فرهنگی و هم اقتصادی برای استان تلقی میشود. نخست باید به آثار فرهنگی این اقدام اشاره کرد. بازار تبریز، نماد پیوستگی تاریخی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در آذربایجان است. گازکشی، هرچند در ظاهر اقدامی برای رفاه بیشتر کسبه بهنظر میرسد، اما در باطن به معنای دخالت مستقیم در ساختار تاریخی بازار است. با کوچکترین بیاحتیاطی یا حادثه ناشی از نشتی گاز، سرمایهی عظیم فرهنگی، هنری و هویتی استان در خطر نابودی قرار خواهد گرفت. همانطور که کارشناسان میراث فرهنگی هشدار دادهاند، این کار میتواند به خروج بازار از فهرست آثار ثبتشده جهانی یونسکو بینجامد؛ اتفاقی که نه تنها آسیب حیثیتی برای استان خواهد بود، بلکه باعث کاهش چشمگیر گردشگران داخلی و خارجی میشود. بازار تبریز هر ساله میزبان هزاران گردشگر علاقهمند به معماری و تاریخ است؛ گردشگرانی که با حذف برچسب "میراث جهانی"، دیگر انگیزهای برای بازدید نخواهند داشت. از جنبه اقتصادی نیز گازکشی به بازار نه تنها راهحلی پایدار نیست بلکه برخلاف منافع بلندمدت منطقه است. هزینه نصب، نگهداری و ایمنسازی لولههای گاز در سازههای تاریخی بهمراتب بیشتر از راهکارهای جایگزین نظیر پنلهای خورشیدی است. علاوه بر آن، در صورت وقوع حادثهای نظیر آتشسوزی، نهتنها جان انسانها به خطر میافتد بلکه میلیاردها تومان سرمایه فرهنگی و مالی از بین میرود. همچنین تغییر کاربری حجرهها به رستوران و کافه و بهانه قرار دادن این تغییرات برای گازکشی، نوعی سادهانگاری در مدیریت توسعه شهری است؛ زیرا افزایش کاربریها باید با تأمین انرژی نوین و پایدار همراه باشد، نه بازگشت به روشهای پرخطر. در مقابل، استفاده از انرژیهای نوین مانند پنلهای خورشیدی و روشهای نوین عایقسازی گرمایی، راهکارهایی هستند که هم با سیاستهای حفظ میراث فرهنگی سازگارند و هم در بلندمدت از نظر اقتصادی مقرونبهصرفهتر خواهند بود. بنابراین، گازکشی در بازار تبریز نهتنها مغایر با عقلانیت اقتصادی و فرهنگی است، بلکه آینده گردشگری و هویتی استان آذربایجان شرقی را به خطر میاندازد. راه درست، همدلی برای یافتن راهکارهای نوآورانه و پایدار است، نه تخریب تدریجی یک سرمایه بیبدیل تاریخی.