سکوت در برابر نژادپرستی؛ خیانتی که ایران را تهدید میکند.
فوتبال، جنگ نیست، اما چرا بوی نفرت میدهد؟ در روزهای اخیر، در جریان بازی تراکتور و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، شاهد یکی از تاریکترین و ننگینترین لحظات فوتبال ایران بودیم؛ جایی که گروهی از هواداران پرسپولیس با سردادن شعارهای نژادپرستانه و قومیتی، یک بار دیگر ثابت کردند که فوتبال ایران هنوز از بیماری نفرت و تبعیض رنج میبرد. این تنها یک فحاشی ساده نبود؛ این، حملهای سازمانیافته به هویت یک ملت بود. اما واکنش مسئولان چه بود؟ سکوت، انفعال و چشمپوشی!
. طراحی شعارهای نژادی؛ کار لیدرهای رسمی؟
فیلمهایی که از این بازی منتشر شده، نشان میدهد که طراحی این شعارهای نژادپرستانه و تحریکآمیز، صرفاً یک رفتار خودجوش از سوی چند هوادار نبود، بلکه به نظر میرسد لیدرهای رسمی باشگاه پرسپولیس و رئیس کانون هواداران این تیم در این ماجرا نقش داشتهاند. سوال اینجاست: چرا فدراسیون فوتبال ایران، وزارت ورزش و حتی رسانههای ملی که همیشه مدعی اخلاق و اتحاد هستند، دربرابر این فاجعه انسانی سکوت کردهاند؟ آیا این همان فوتبالی است که قرار بود بهانهای برای وحدت باشد، نه ابزاری برای تفرقه؟
. مظلومنمایی رسانهای و وارونه جلوه دادن حقیقت
درحالیکه سنگپرانی هواداران پرسپولیس باعث مجروح شدن هواداران تراکتور شد، در یک صحنه نادر، یکی از سنگهایی که پرتاب میکردند، به چشم یک هوادار خودشان برخورد کرد! اما رسانههای وابسته، طبق عادت دیرینهشان، این حادثه را وارونه جلوه دادند و تلاش کردند که هواداران تراکتور را مقصر نشان دهند. مدیرعامل پرسپولیس، رضا درویش، به جای عذرخواهی بابت رفتار هوادارانش، با هیاهوی رسانهای هر روز به عیادت این هوادار میرود و ماجرا را به شکلی دیگر جلوه میدهد!
. مدیرعامل تراکتور و دهنکجی به هواداران خود
در حالی که دهها هوادار تراکتور در جریان این بازی دچار جراحت شدند و کسی از آنها احوالی نپرسید، مظفریزاده، مدیرعامل باشگاه تراکتور، به عیادت همان هوادار پرسپولیسی رفت که با سنگی که خود هوادارانشان پرتاب کرده بودند، مصدوم شد! این اقدام، خشم گسترده هواداران تراکتور را برانگیخته است. چرا هیچکدام از مدیران باشگاه، مسئولان ورزشی یا حتی نمایندگان مجلس به سراغ هواداران تراکتور نرفتند؟ آیا جان هواداران تراکتور بیارزشتر از دیگران است؟ اگر قرار به عیادت و همدردی بود، چرا اولویت با هواداران خودی نبود که در این ماجرا آسیب دیدند؟ این حرکت نهتنها توهینی آشکار به احساسات هواداران تراکتور است، بلکه نوعی ضعف مدیریتی را هم نشان میدهد. مدیرعامل یک باشگاه، قبل از هر چیز، باید کنار هواداران خودش باشد و از حقوق آنها دفاع کند. هواداران تراکتور حق دارند خشمگینباشند، چون احساس میکنند که حتی مدیران باشگاه هم به جای ایستادن کنار آنها، به دنبال جلب رضایت تیم رقیب هستند.
. سکوت مسئولان؛ خیانتی آشکار به وحدت ملی
اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. اتفاق تلختر، سکوت سنگین فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش، نمایندگان مجلس و حتی استاندار تبریز است! عجیب نیست؟ وقتی کوچکترین تخلفی از سوی تیمهای دیگر رخ میدهد، فوری کمیته انضباطی ورود میکند، اما حالا که یک قومیت در ورزشگاه مورد توهین و تحقیر قرار گرفته، خبری از واکنش نیست. این بیعدالتی آشکار، تبعیض سیستماتیک و نژادپرستی پنهان، چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنارش گذشت. آیا مسئولان فقط زمانی که پای منافع شخصی یا تیمهای خاص در میان است، وارد عمل میشوند؟ آیا تحریک قومی و ایجاد شکاف در جامعه، تهدیدی علیه انسجام کشور نیست؟
. ترکها همیشه مدافع وطن بودهاند
تاریخ ایران گواهی میدهد که ترکها همیشه یکی از پایههای اصلی دفاع از این سرزمین بودهاند؛ از دوران مشروطه گرفته تا هشت سال دفاع مقدس. حال چگونه است که امروز باید در ورزشگاههای خودمان، مورد توهینهای قومیتی قرار بگیریم و کسی هم واکنش نشان ندهد؟ آیا این همان ایرانی است که همه از وحدتش دم میزنند؟ یا وحدت فقط زمانی معنا دارد که منافع یک عده خاص تأمین شود؟
. این بار سکوت نخواهیم کرد!
اگر امروز در برابر این نژادپرستی سکوت کنیم، فردا نوبت قومیت دیگر، زبان دیگر، و هویت دیگری خواهد بود. اینجا بحث فوتبال نیست؛ بحث حفظ کرامت انسانی، احترام به حقوق اقوام، و جلوگیری از یک فاجعه اجتماعی بزرگتر است. اما هواداران تراکتور از فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و تمام مسئولان مربوطه چه می خواهند:
1.شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاهها را جرمانگاری کنند و با عاملان آن چه در میان هواداران، چه در بین لیدرها، برخورد قاطع کنند.
2.افرادی که در طراحی این شعارها نقش داشتهاند، شناسایی و مجازات شوند.
3.رسانههای وابسته، دست از تحریف حقیقت بردارند و واقعیت را به مردم بگویند.
4.مدیرعامل باشگاه تراکتور، به جای اقدامات نمایشی، پاسخگوی هواداران باشد و از حقوق آنها دفاع کند.
5.هواداران تمام تیمها، در برابر نژادپرستی متحد شوند و اجازه ندهند فوتبال به ابزاری برای تفرقه تبدیل شود.