نویسندهمحمود سعید
کد یادداشت307
تاریخ انتشار۱۴۰۳/۸/۲۳, ۱۰:۲۹:۵۴
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
محمود سعید
محمود سعید

«من بحث نمی‌کنم، من شلیک می‌کنم»

در حاشیه انتخاب استاندار آذربایجان‌غربی

«من بحث نمی‌کنم، من شلیک می‌کنم»

آنچه باعث شد کارل پوپر کتاب معروف «جامعه باز و دشمنان آن» را بنویسد، جوانکی طرفدار هیتلر بود. پوپر تعریف می‌کند، در حدود سال ۱۹۳۳ (سال به قدرت‌رسیدن هیتلر) مرد جوان مسلح خطاب به پوپر گفته‌ است: «ببینم؛ می‌خواهی بحث کنی؟ من بحث نمی‌کنم؛ من شلیک می‌کنم!» پوپر می‌نویسد آن جوان، عضو حزب ناسیونال‌سوسیالیست نه نظامی بود و نه پلیس، ولی با وجود این، یونیفرم حزب را پوشیده بود و اسلحه‌ای هم بر کمر داشت.

پوپر معتقد بود گفت‌وگوی دو طرف حتی بدون داشتن چارچوب مشترک فکری نیز می‌تواند مثمر ثمر باشد. او ضمن پذیرش این نکته که هرچقدر نقاط اشتراک طرفین کمتر باشد دیالوگ دشوارتر است، معتقد بود هرگز نمی‌توان گفت چنین گفت‌وگویی بی‌حاصل خواهد بود. اگر طرف‌های یک گفت‌وگو در همه موارد با یکدیگر هم‌عقیده باشند، اساسا دیگر بحث موضوعیتی نخواهد داشت و حتی کسالت‌بار نیز خواهد شد.

در حاشیه انتخاب استاندار، برای استان آذربایجان‌غربی، فریادها و کش‌وقوس‌های فراوانی به‌وجود آمده که بیشتر بیان‌گر فقدان توان گفت‌وگو بین ذی‌نفعان سیاسی است اما به‌نظر می‌رسد بخشی از سهم‌خواهان فضای سیاسی در آذربایجان‌غربی، به‌مثابه همان جوان خام طرفدار هیتلرند که قادر به بحث نیستند اما این توانایی را دارند که شلیک کنند.

البته در سوی دیگر ماجرا، باید به انتخابات ۱۰ ماه پیش در استان آذربایجان‌غربی نیز بازگردیم و از منفعلان و ایجادکنندگان تشتت سیاسی بپرسیم آیا آن روز فریاد ماها را نشنیدید؟ یا شنیدید و نادیده انگاشتید؟

تصور می‌کنم انتخاب استاندار مبتنی‌بر قومیت ترک یا کرد در استان آذربایجان‌غریی، باید بیشتر منوط بر این باشد که آیا فرد استاندار کارآمد است یا خیر؟ اگر محل گفت‌وگو، بر این موضع و محور باشد، تصور می‌کنم دستیابی به گزینه مطلوب، سهل‌الوصول‌تر خواهد بود.

< M >