کد یادداشت2036
تاریخ انتشار۱۴۰۴/۷/۴, ۱۸:۰۵:۴۴
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
دو سال سکوت در پادگان؛ ضرورت بازنگری در نظام سربازی

دو سال سکوت در پادگان؛ ضرورت بازنگری در نظام سربازی

هر سال صدها هزار جوان ایرانی، بدون انتخاب، وارد مسیری می‌شوند که نه تضمینی برای رشد شخصی دارد، نه کمکی به آینده‌ حرفه‌ای‌شان می‌کند. در دورانی که جهان با ارتش‌های حرفه‌ای و مهارت‌محور پیش می‌رود، ایران هنوز درگیر ساختاری فرسوده است که بیش از آن‌که خدمت باشد، تلف شدن عمر است.
دو سال سکوت در پادگان؛ ضرورت بازنگری در نظام سربازی

نظام سربازی اجباری در ایران، سال‌هاست که به عنوان یکی از الزامات ورود به بزرگسالی برای مردان تعریف شده؛ الگویی که در دهه‌های گذشته با هدف آمادگی دفاعی، نظم‌پذیری و عدالت اجتماعی بنا شد، اما امروزه بسیاری از آن اهداف، یا دیگر موضوعیت ندارند یا در عمل محقق نمی‌شوند. واقعیت این است که دو سال از جوانی میلیون‌ها ایرانی، صرف اموری می‌شود که هیچ نسبتی با آمادگی نظامی یا خدمت واقعی به کشور ندارد. رانندگی برای یک افسر، نظافت یک ساختمان دولتی یا تایپ گزارش‌های اداری، مصداقی از خدمت نظامی نیست؛ بلکه تکرار روزمرگی‌های طاقت‌فرسا در پادگان‌هایی‌ است که غالباً حتی ابتدایی‌ترین امکانات آموزشی، روانی یا رفاهی را ندارند.

جهان امروز به شکل کاملاً متفاوتی با مقوله‌ دفاع و امنیت برخورد می‌کند. کشورهای پیشرفته، عمدتاً با ارتش‌های حرفه‌ای و داوطلبانه کار می‌کنند؛ ارتش‌هایی متشکل از افراد آموزش‌دیده، دارای حقوق و مزایا، و برخوردار از مسیر شغلی مشخص. حتی در کشورهایی که هنوز سربازی اجباری دارند، مانند کره‌جنوبی یا فنلاند، این دوره‌ها با آموزش‌های واقعی، امکانات انسانی و خروجی‌های ملموس همراه‌اند. در حالی که جوان ایرانی، پس از دو سال، نه تنها مهارتی تخصصی نمی‌آموزد، بلکه در بسیاری موارد با افت روحیه، عقب‌ماندگی تحصیلی یا شغلی، و زخم‌های روانی از پادگان‌ها بیرون می‌آید.

اگر هدف واقعی نظام سربازی، افزایش توان دفاعی کشور باشد، باید پرسید چند درصد از این نیروهای اجباری، در پایان خدمت توانایی دفاع موثر از مرزهای کشور را دارند؟ آموزش نظامیِ کوتاه‌مدت، آن هم بدون پیوستگی یا تمرین مستمر، تنها یک نمایش ابتدایی از مفاهیم رزمی‌ست و نه تضمینی برای دفاع در شرایط بحرانی. در واقع، در صورت وقوع جنگ یا تهدید امنیتی واقعی، سربازی که دو سال پیش چند تیر هوایی شلیک کرده، هیچ برتری نسبت به یک شهروند عادی نخواهد داشت.

از سوی دیگر، نظام سربازی در ایران به‌جای آن‌که زمینه‌ساز رشد، خودشناسی یا مهارت‌آموزی باشد، به نوعی «توقف اجباری» در زندگی جوانان تبدیل شده است. بسیاری از آن‌ها در اوج توان، انرژی و خلاقیت، از ادامه تحصیل، کارآفرینی، مهاجرت یا اشتغال بازمی‌مانند؛ آن هم در شرایطی که کشور به شدت به نیروی انسانی متخصص و مولد نیاز دارد. از دید اقتصادی نیز، این ساختار نه‌تنها هزینه‌بر است، بلکه با به تأخیر انداختن ورود جوانان به بازار کار، ضربه‌ای جدی به چرخه‌ تولید ملی وارد می‌کند.

نظام سربازی در ایران نیازمند بازنگری اساسی‌ است. این بازنگری می‌تواند از تغییر شکل سربازی به «خدمت تخصصی» آغاز شود؛ جایی که افراد در حوزه‌ی تخصص خود به کشور خدمت کنند، آموزش ببینند، حقوق واقعی بگیرند و پس از پایان دوره، با یک مهارت قابل استفاده به جامعه بازگردند. همچنین باید امکان انتخاب برای ورود داوطلبانه به نیروهای مسلح برای علاقه‌مندان فراهم باشد، تا شأن و جایگاه «سرباز» حفظ شود و به‌جای اجبار، انگیزه جایگزین آن شود.

در نهایت، بازطراحی نظام سربازی در ایران، نه صرفاً یک اصلاح در حوزه‌ نظامی، که گامی مهم در جهت احترام به سرمایه انسانی، توسعه‌ ملی و تحقق عدالت اجتماعی‌ست. کشوری که جوانانش را می‌خواهد، باید برای آینده‌ی آن‌ها ارزش قائل شود؛ نه این‌که دو سال از عمرشان را بی‌هدف مصادره کند.

< M >
پایگاه خبری آذر وطــــــن | یادداشت | دو سال سکوت در پادگان؛ ضرورت بازنگری در نظام سربازی