

در تاریخ موسیقی معاصر جمهوری آذربایجان، نام واصف آدیگوزلف با وقار و اصالت همراه است؛ هنرمندی که نهتنها در عرصه آهنگسازی، بلکه بهعنوان آموزگار، رهبر فرهنگی و فعال موسیقی، نقشی ماندگار بر جای گذاشت. او در سال ۱۹۳۵ در خانوادهای اهل هنر زاده شد. پدرش، زلفو آدیگوزلف، یکی از اساتید موسیقی مقامی بود و تأثیر عمیقی بر ذهن و ذوق هنری فرزندش گذاشت.
واصف در کنسرواتوار ملی آذربایجان زیر نظر قارا قارایف در رشته آهنگسازی و نزد سیموزار قلیاِوا در رشته پیانو تحصیل کرد. این ترکیب از آموزش آکادمیک و تربیت موسیقی سنتی، بستری کمنظیر برای ظهور سبکی خاص در آثار او فراهم کرد؛ سبکی که در آن مقام، شعر و فرمهای موسیقی غربی به گفتوگویی موزون مینشستند.
یکی از نخستین آثار شناختهشدهاش، قطعهی «میخک» (Carnation) است که در سال ۱۹۶۰ و در جوانی، به یاد شاعر و حاکم قرهباغ، ناتوان، خلق شد و تا امروز در میان محبوبترین ترانههای موسیقی آذربایجانی باقی مانده است.
با این حال، کارنامهی آدیگوزلف تنها به قطعاتی مردمی خلاصه نمیشود. او خالق سه سمفونی، یک اپرا، چهار اپرت، چند کنسرتو برای پیانو و ویولن، و مجموعهای از شعرهای سمفونیک است که نگاه او به جهان، انسان، فرهنگ و تاریخ را با زبان موسیقی بازگو میکنند.
در آثار او، مقام نه بهعنوان تزئینی شرقی، بلکه بهمثابه زبان درونی موسیقی ایفای نقش میکرد. تلفیق مقام با فرمهای غربی در آثارش، گامی جسورانه و در عین حال اندیشمندانه در پیوند سنت و نوگرایی بود.
او همچنین سالها در کنسرواتوار ملی آذربایجان به تربیت نسل جوان پرداخت و از ۱۹۹۰ تا پایان عمر، ریاست اتحادیه آهنگسازان آذربایجان را برعهده داشت؛ حضوری مستمر و مؤثر در شکلدهی به سیاستهای هنری کشورش.
واصف آدیگوزلف در طول زندگیاش، مفتخر به دریافت بالاترین نشانهای افتخار جمهوری آذربایجان شد: از جمله هنرمند مردمی (۱۹۸۸)، نشان شوکت (۱۹۹۵) و نشان استقلال (۲۰۰۵). اما شاید بزرگترین افتخار او، تداوم اثرگذاریاش بر موسیقیدانان نسلهای بعدی باشد.
او در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶ در باکو چشم از جهان فروبست و در قطعه اول آرامستان مشاهیر (Fəxri Xiyaban) به خاک سپرده شد؛ اما آثارش همچنان در سالنهای کنسرت، کلاسهای درس و حافظه موسیقایی مردم کشورش جاری است.

