کد یادداشت1895
تاریخ انتشار۱۴۰۴/۶/۲۱, ۶:۰۸:۱۱
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
آزادیستان؛ خیزش روشنفکری تبریز در عصر تاریکی

آزادیستان؛ خیزش روشنفکری تبریز در عصر تاریکی

در روزگاری که سایه دخالت‌های خارجی و استبداد داخلی بر ایران سنگینی می‌کرد، تبریز بار دیگر پیشگام تحول شد. شیخ محمد خیابانی، روحانی آزادی‌خواه و روشنفکر مردمی، در ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ جان خود را در راه آرمان‌هایی از دست داد که هنوز هم برای بسیاری الهام‌بخش است.
آزادیستان؛ خیزش روشنفکری تبریز در عصر تاریکی


تبریز، همواره خاستگاه اندیشه‌های نو و خیزش‌های مردمی بوده است؛ از مشروطه تا قیام‌های مردمی، این شهر نقشی کلیدی در تحولات تاریخ معاصر ایران ایفا کرده است. در همین بستر بود که شیخ محمد خیابانی، فرزند خامنه و تربیت‌یافته مدارس دینی و فلسفی تبریز، به یکی از چهره‌های برجسته‌ جنبش‌های روشنفکری اوایل قرن بیستم بدل شد.

خیابانی، پس از تجربه حضور در مجلس دوم شورای ملی، با درک عمیق از فضای متلاطم سیاسی کشور، به این نتیجه رسید که مسیر اصلاح از درون ساختارهای رسمی، ناکارآمد و وابسته شده است. او که در نطق‌های مجلس و جلسات مردمی، با زبانی تند و منطقی از آزادی، عدالت، و مردم‌سالاری سخن می‌گفت، سرانجام در فروردین ۱۲۹۹، پرچم قیامی مردمی را در تبریز برافراشت.

او نام «آزادیستان» را برای این نهضت و ساختار نو انتخاب کرد؛ واژه‌ای که نشان از عمق اندیشه و آرزوی دیرین مردم این خطه برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت و مدیریت بر سرزمین خود داشت. در مدت کوتاه حیات این حرکت، اصلاحاتی در زمینه‌های اقتصادی، آموزشی، و اجتماعی رقم خورد: از لغو مالیات‌های سنگین، تا توزیع زمین‌های خالصه، از تأسیس مدارس نو تا تشکیل سازمان‌های عام‌المنفعه برای یتیمان و نیازمندان.

خیابانی نه تنها روحانی و خطیب، بلکه مدیری تحول‌خواه بود؛ کسی که به جای شعار، دست به کار شد و الگوی جدیدی از نظم، عدالت و مشارکت مردم را پی‌ریزی کرد.

اما این تجربه، در برابر فشارهای سیاسی و نظامی تاب نیاورد. در ۲۲ شهریور ۱۲۹۹، در پی حمله نیروهای دولتی و قزاق‌ها، قیام سرکوب شد و خیابانی جان خود را از دست داد؛ پایانی تلخ بر تلاشی بزرگ.

با این حال، آنچه از محمد خیابانی در تاریخ باقی ماند، فقط یک نام نیست؛ بلکه یاد آرمانی است که در تبریز زاده شد، ریشه در عدالت و آزادی داشت، و تا امروز در ذهن و دل بسیاری زنده است. خیابانی نماینده نسلی از متفکران و کنشگران بود که آینده را نه در تقلید، بلکه در بازآفرینی می‌دیدند. آینده‌ای که از دل مردم می‌آمد، و به زبان مردم سخن می‌گفت.

< M >