

۱۵ شهریور ۱۳۷۳، هنر تبریز یکی از صمیمیترین و پراحساسترین چهرههای خود را از دست داد. محمدرضا ایرانی، نقاش و طراح صاحبسبک، در اوج شکوفایی و در میانه راهی پر از تجربههای هنری، بر اثر سانحه تصادف در زادگاهش چشم از جهان فروبست. هنرمندی که با شور زندگی کرد، با شوق آموخت، و با طراحیهایش ردپایی ماندگار بر بوم هنر معاصر ایران بهجا گذاشت.
او زاده ۲۸ فروردین ۱۳۳۳ در تبریز بود و در سال ۱۳۵۹ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پس از بازگشت به زادگاهش، تدریس طراحی را در هنرستان میرک آغاز کرد و همزمان، فعالیت هنری خود را با برگزاری نمایشگاههایی در داخل و خارج از کشور ادامه داد. از نگارخانه مانی در تبریز تا گالریهای مونیخ و استانبول و باکو، آثار ایرانی همواره حامل روحی آزاد، نگاهی جستوجوگر و بیانی شخصی بود.
محمدرضا ایرانی در دو دوره نمایشگاه دوسالانه نقاشی ایران (۱۳۷۰ و ۱۳۷۲) شرکت کرد و یکی از آثارش با نام گاوچران توسط موزه هنرهای معاصر تهران خریداری و در مجموعه دائمی آن موزه ثبت شد؛ افتخاری که نشان از اعتبار و جایگاه این هنرمند در میان همنسلانش دارد.
گرچه مرگ زودهنگام، فرصتهای بیشتری را از او و دنیای هنر گرفت، اما آثارش هنوز زندهاند. دو کتاب با عناوین شور نقاشی و شوق طراحی که پس از درگذشتش منتشر شدند، هم زندگی و هم نگاه هنریاش را مستند کردهاند. نمایشگاهی که همسرش در چهلمین روز درگذشت او در تالار مقبرةالشعرا برپا کرد، نه فقط بزرگداشت یک خاطره، که تجدید عهدی با دلبستگی به هنر و زیبایی بود.
محمدرضا ایرانی شاید کمتر از آنچه شایستهاش بود شناخته شد، اما آنان که آثارش را دیدهاند، میدانند که در خطوط سادهاش، عمقی از تأمل، و در رنگهایش، طنین یک زندگی صادقانه جاری است.

