یادداشت
آسیب «انحراف اطلاعاتی» در بدو ورود مدیران جدید به سازمان‌های دولتی
حسن موبدی

آسیب «انحراف اطلاعاتی» در بدو ورود مدیران جدید به سازمان‌های دولتی

ورود مدیران جدید به سازمان‌های دولتی، همواره با موجی از اطلاعات، روایت‌ها و تحلیل‌های مختلف همراه است؛ اما آن‌چه می‌تواند این مرحله حساس را به چالشی ناپیدا بدل کند، انحراف اطلاعاتی در بدو مدیریت است؛ پدیده‌ای که تصمیم‌های راهبردی را از مسیر شفافیت و واقع‌گرایی منحرف کرده و مدیر را در تله‌ قضاوت‌های غیررسمی، گرایش‌های شخصی و داده‌های تحریف‌شده گرفتار می‌سازد.
آسیب «انحراف اطلاعاتی» در بدو ورود مدیران جدید به سازمان‌های دولتی

یکی از چالش‌های جدی در نظام‌های اداری و به‌ویژه سازمان‌های دولتی، پدیده‌ای است که می‌توان آن را «انحراف اطلاعاتی در بدو مدیریت» نامید. این پدیده زمانی رخ می‌دهد که مدیران جدید به جای دریافت یک بسته‌ی جامع و بی‌طرف از واقعیت‌های سازمان، تحت تأثیر روایت‌های غیررسمی و بعضاً مغرضانه‌ی برخی کارکنان قرار می‌گیرند. در ادبیات مدیریت، این موضوع را می‌توان در پیوند با مفاهیمی چون انتقال دانش سازمانی (Knowledge Transfer)، خطای تأیید (Confirmation Bias) و رفتارهای فرصت‌طلبانه درون‌سازمانی تحلیل کرد. به‌طور طبیعی، مدیر تازه‌وارد برای شکل‌دهی به تصمیم‌های اولیه خود نیازمند اطلاعات معتبر است. اما هنگامی که داده‌های دریافتی آلوده به قضاوت‌های شخصی، اغراق یا حتی تحریف باشد، مسیر تصمیم‌گیری از همان ابتدا به انحراف کشیده می‌شود. پیامد این وضعیت آن است که مدیر به‌جای تمرکز بر مسائل کلان و تصمیم‌های استراتژیک، زمان و انرژی خود را صرف حواشی و موضوعات کم‌عمق می‌کند. این امر نه‌تنها موجب تضعیف سرمایه انسانی کلیدی سازمان می‌شود (زیرا نیروهای کارآمد به حاشیه رانده می‌شوند)، بلکه به ارتقای جایگاه افرادی می‌انجامد که بر اساس روابط غیررسمی یا لابی‌گری عمل می‌کنند.

از منظر نظری، این پدیده مصداقی از «کاهش شأن و منزلت موقعیت مدیریتی» است؛ چرا که مقام مدیریت، به‌جای ایفای نقش رهبری و سیاست‌گذاری، به سطحی از واکنش‌های روزمره و تصمیم‌های مقطعی تقلیل می‌یابد. افزون بر این، در غیاب یک نظام شفاف انتقال اطلاعات، مدیران مجبور می‌شوند برای پر کردن شکاف دانشی خود، به اتکا به افراد بیرون از سازمان روی آورند که خود نشانه‌ای از تضعیف ظرفیت درونی سازمان است. برای مواجهه‌ علمی با این آسیب، راهکارهایی چون طراحی پروتکل‌های رسمی انتقال دانش سازمانی، ایجاد سازوکارهای ارزیابی بی‌طرفانه عملکرد کارکنان، و تقویت نظام شفاف پاسخگویی ضروری است. چنین اقداماتی موجب می‌شود مدیران در بدو ورود، به جای گرفتار شدن در دام روایت‌های فردی، بر پایه‌ داده‌های معتبر و تحلیل‌های سیستمی تصمیم‌گیری کنند؛ و شأن جایگاه مدیریتی به سطح راهبردی و سیاست‌گذارانه‌ خود بازگردد.

افزودن نظر
< M >