کد یادداشت1854
تاریخ انتشار۱۴۰۴/۶/۹, ۹:۴۳:۳۳
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
صمد بهرنگی؛ آموزگار، قصه‌گو، معترض

صمد بهرنگی؛ آموزگار، قصه‌گو، معترض

۹ شهریور سالروز درگذشت نویسنده‌ای است که قصه‌هایش برای نسل‌ها ماندگار شد و صدایش در لابه‌لای واژه‌ها خاموش نگشت. صمد بهرنگی، نویسنده و آموزگار اهل تبریز، با آثارش، نه‌تنها کودکان که بزرگ‌ترها را نیز به اندیشیدن و اعتراض وامی‌داشت.
صمد بهرنگی؛ آموزگار، قصه‌گو، معترض


صمد بهرنگی (زاده ۲ تیر ۱۳۱۸، تبریز – درگذشته ۹ شهریور ۱۳۴۷، ارسباران) نویسنده، مترجم، پژوهشگر و معلمی مردمی بود که از دل طبقه فرودست برآمد و زندگی کوتاه اما پرجنب‌وجوشی داشت. او از خانواده‌ای تهیدست بود و پس از پایان تحصیلات دبیرستان، در سال ۱۳۳۶ از دانشسرای مقدماتی پسران تبریز فارغ‌التحصیل شد.

از همان سال، به‌عنوان آموزگار مشغول به‌کار شد و تا پایان عمرش، در مناطق روستایی آذربایجان شرقی مانند آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان و آخیرجان تدریس کرد. مهر ۱۳۳۷، هم‌زمان با تدریس، تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی را در دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز آغاز کرد و در خرداد ۱۳۴۱ با دریافت گواهی‌نامه، آن را به پایان رساند.

در ۱۹ سالگی نخستین داستان خود با نام عادت را نوشت. یک سال بعد، داستان تلخون را با الهام از ادبیات فولکلور آذربایجان و با نام مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته منتشر کرد. تا سال ۱۳۴۲، با همین شیوه، داستان‌های بیشتری از او به چاپ رسید.

مقالات بسیاری نیز از بهرنگی در نشریاتی چون مهد آزادی و توفیق منتشر شد. او از نام‌های مستعار متعددی چون داریوش نواب‌مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی، باتمیش و... استفاده می‌کرد تا بتواند با محدودیت‌های زمانه مقابله کند. در کنار نویسندگی، ترجمه نیز یکی از فعالیت‌های او بود؛ از جمله ترجمه‌هایی از اشعار نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث و احمد شاملو به زبان ترکی آذری، و همچنین ترجمه از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی.

بهرنگی در گردآوری و حفظ فولکلور آذربایجان نیز نقش داشت و آثاری پژوهشی در این زمینه از او به‌جا مانده است. نگاه انتقادی و اجتماعی‌اش به آموزش، باعث شد بارها مورد مؤاخذه قرار گیرد. در سال ۱۳۴۱ به دلیل «بیان سخن‌های ناخوشایند» در دفتر دبیرستان، از تدریس در دبیرستان کنار گذاشته و به دبستان منتقل شد.

سال ۱۳۴۲، کتاب الفبای آذری برای مدارس آذربایجان را نوشت. این کتاب به پیشنهاد جلال آل‌احمد به کمیته پیکار جهانی با بی‌سوادی ارائه شد، اما وقتی قرار شد تغییراتی در آن داده شود، بهرنگی مخالفت کرد و کتاب را پس گرفت. سال ۱۳۴۳ نیز پس از انتشار کتاب پاره‌پاره، به مدت شش ماه از کار تعلیق شد. در همان سال، با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان‌ماه همان سال، تعلیق لغو شد و او دوباره به کلاس بازگشت.

اواسط دهه ۴۰ شمسی، دوره‌ای بود که برخی نزدیکان بهرنگی دستگیر شدند و این امر سبب شد که او نیز در اعتصابات دانشجویی مشارکت کند. آموزگاری او، هرگز جدا از دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی‌اش نبود. او تلاش می‌کرد در میان کودکان، روح پرسشگری و اعتراض را بپروراند.

مرگ صمد بهرنگی همچنان مبهم و محل بحث است. او در رود ارس، حوالی روستای شام‌گوالیک، غرق شد. پیکرش چند کیلومتر دورتر پیدا شد. جلال آل‌احمد، این مرگ را به ساواک نسبت داد، اما بعدها برخی این ادعا را شایعه خواندند.

تنها یک ماه پیش از مرگش، کتاب ماهی سیاه کوچولو منتشر شد؛ اثری که شهرت جهانی یافت و به یکی از آثار شاخص ادبیات کودک ایران بدل شد. جسد او در گورستان امامیه تبریز به خاک سپرده شد؛ جایی که هنوز هم، سالانه دوست‌دارانش گرد می‌آیند تا از آموزگارِ ماهی سیاه کوچولو یاد کنند.


< M >