

سال ۱۳۱۲، اولین تجربهٔ عکاسی و چاپ و ظهور عکس را انجام داد و در سال ۱۳۲۰، در مسابقهٔ عکاسی انجمن فرهنگی ایران و فرانسه، برندهٔ اول مسابقه شد. در فروردین ۱۳۳۴، استودیو عکاسی «هادی» و نخستین کلاس عکاسی ایران را افتتاح کرد. او طراح و پایهگذار رشتهٔ عکاسی در دانشگاههای ایران از سال ۱۳۴۹ و مدیر گروه و رئیس دپارتمان عکاسی در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، از بدو پیدایش و استقرار دورهٔ چهار سالهٔ عکاسی بود. همچنین مدیریت و تدریس گروه عکاسی را تا پایان سال تحصیلی ۱۳۶۶ بهعهده داشت.
وی گرچه در شاخههای متنوعی از عکاسی فعالیت میکرد، اما شهرتش بیشتر بهخاطر پرترههایی است که از چهرههای فرهنگی و هنری ثبت کرده است. در سال ۱۳۶۷ به آمریکا مهاجرت کرد و تا پایان زندگی در ایالت اوهایو ساکن شد.
«او چنان از نظم و انضباط بالایی در کارش برخوردار بود که گویی از حرفهٔ دیگرش یعنی پزشکی بهعاریت گرفته بود. او در حرفهاش خاص بود و همیشه اعتقاد داشت، اول باید مبانی را درست یاد بگیرید و بعد بهدنبال ساختارشکنی باشید.»
اینها را جاسم غضبانپور، یکی از اولین دانشآموختگان رشتهٔ عکاسی و از عکاسان حرفهای ایران دربارهٔ او میگوید. غضبانپور در زمستان ۱۳۶۲، همزمان با بازگشایی دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگی، از نخستین دانشجویان دانشگاه هنر در رشتهٔ عکاسی بود که شفائیه آن را بنیانگذاری کرد.
نظم، وسواس، دقت و تخصص، چنان در شخصیت شفائیه در هم تنیده بود که وقتی در سال ۱۳۶۷ تصمیم به ترک ایران گرفت، از میان هزاران نگاتیوی که طی سالها عکاسی کرده بود، تنها تعدادی را در جعبهای به ابعاد ۱۳ در ۱۸ سانتیمتر با خود به آمریکا برد و باقی را از دم تیغ قیچی گذراند.
وقتی در آستانهٔ نودمین سالگرد تولدش در اوهایو آمریکا از او پرسیدند چرا آن گنجینهٔ عظیم به چنین سرنوشتی دچار شد، گفت: «بیش از اندازه وسواس داشتم تا عکسهای چاپشده از نگاتیوها را خودم انجام دهم و بعد از خروج از ایران، کسی را نمیشناختم تا بتواند آنچه من میپسندم را چاپ کند. لذا تصمیم گرفتم خیالم را برای همیشه راحت کرده و آنها را از بین ببرم. و برای این کارم هم اصلاً پشیمان نیستم.»
از مشهورترین کارهای او، پرترههای نیما یوشیج و دیگر مشاهیر ادبی و هنری همدورهاش هستند. «فن و هنر عکاسی»، کتابی از او در زمینهٔ آموزش عکاسی است که در سال ۱۳۷۲ توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی در تهران منتشر شده است.

