

توفیق فکرت در ۲۴ دسامبر ۱۸۶۷ در آکسارای استانبول به دنیا آمد؛ شاعری که نام اصلیاش محمد توفیق بود و در میان حلقه روشنفکران اواخر دوران عثمانی جایگاه ویژهای یافت. او تحصیلات خود را در مدرسه محمودیه آغاز کرد و پس از وقایع جنگ ۱۸۷۷–۱۸۷۸ به دبیرستان گالاتاسرای راه یافت؛ جایی که استادانی چون رجائیزاده محمود اکرم و معلم ناعچی استعدادش را پرورش دادند و نخستین شعرهایش در روزنامهها منتشر شد. فکرت با انضباط، پشتکار و توانایی ادبی خود خیلی زود در محافل ادبی شناخته شد و در سال ۱۸۹۶ به سردبیری مجله Servet-i Fünûn رسید. این مجله با مدیریت او به مرکز اصلی «ادبیات جدید» بدل شد و نامهایی چون خالید ضیا و حسین جاهد را گرد هم آورد.
اما فشارهای سیاسی، اختلافات درونی و استبداد عبدالحمید دوم او را به انزوا کشاند. پس از مرگ پدر و خواهرش در ۱۹۰۵، خانهای در روملیحصاری ساخت که خود طراحی کرده بود و آن را «آشیان» نامید. این خانه بعدها به موزهای بدل شد و امروز با عنوان موزه آشیان پذیرای علاقهمندان شعر و هنر است. در همین خانه بود که فکرت آثاری چون «سیس»، «تاریخ قدیم»، «یک لحظه تأخیر» و «دفتر حالوک» را نوشت؛ شعرهایی سرشار از اعتراض به استبداد و امید به آیندهای روشن.
با اعلام مشروطه دوم در ۱۹۰۸، او بار دیگر به صحنه بازگشت و روزنامه «تَنین» را بنیان گذاشت. مدتی کوتاه مدیر مدرسه گالاتاسرای شد و اصلاحاتی نوین در آموزش به اجرا گذاشت، اما فشارها او را وادار به استعفا کرد. در سالهای بعد با سرودن آثاری چون «خان یغما» به نقد سیاست اتحاد و ترقی پرداخت و مخالفتش با ورود عثمانی به جنگ جهانی اول را علناً بیان کرد.
فکرت شاعری بود که نهتنها در قالب و زبان شعر نوآوری آورد، بلکه نگاه تلخ و صریحش به جامعه و سیاست، او را به چهرهای بحثبرانگیز تبدیل کرد. او در نقاشی نیز استعداد داشت و آثارش در کنار نوشتههایش در آشیان باقی ماندهاند. در شب ۱۸ تا ۱۹ اوت ۱۹۱۵، پس از سالها رنج بیماری دیابت، چشم از جهان فروبست. پیکرش ابتدا در گورستان ایوب دفن شد، اما در ۱۹۶۱ به وصیت خودش به باغ خانه آشیان منتقل شد.
امروز، وقتی به موزه آشیان در دامنههای بسفر قدم میگذاریم، هنوز میتوان رد پای شاعری را دید که با کلماتش به استبداد تاخت، با تصویرهایش طبیعت را ثبت کرد و با خانهاش برای نسلهای آینده خاطرهای ماندگار ساخت.

