

در علم اقتصاد، یک اصل ساده وجود دارد: منابع محدودند و باید اولویتبندی شوند. کشورها، بهویژه در شرایط محدودیت بودجه و فشار اقتصادی، مجبورند بین نیازهای داخلی و اهداف خارجی، تراز ایجاد کنند. اما گویا در سیاست اقتصادی ما، یک فصل نانوشته وجود دارد که میگوید «کمک خارجی همیشه در اولویت است، حتی اگر داخل در رکود و فرسودگی باشد.» این روزها، اعلام آمادگی ایران برای کمک به بازسازی لبنان، از منظر دیپلماسی شاید امتیازاتی به همراه داشته باشد، اما از منظر حسابداری ملی، پرسشهای جدی ایجاد میکند. وقتی شاخص فرسودگی زیرساختها در استانهای محروم داخلی بالاست، سرانه بودجه عمرانی در بسیاری از شهرها به شدت کاهش یافته، و نرخ بیکاری جوانان دو رقمی است، تزریق منابع مالی و فنی به یک کشور دیگر، چه توجیه اقتصادی دارد؟ در تراز پرداختها، اینگونه اقدامات بهعنوان «انتقال یکطرفه سرمایه» ثبت میشود؛ یعنی خروج منابع بدون بازگشت اقتصادی مستقیم. اگر این خروج سرمایه به امید «بازگشت سیاسی» یا «اعتبار بینالمللی» باشد، باید دید آیا این اعتبار، ارزش جایگزینی جادههای تخریبشده یا بیمارستانهای نیمهکاره داخلی را دارد یا خیر. از سوی دیگر، باید به «هزینه فرصت» توجه کرد.
هر ریال یا دلاری که صرف بازسازی ساختمان یا شبکه برق لبنان شود، معادل پروژهای است که در ایران اجرا نخواهد شد: یک مدرسه در سیستانوبلوچستان، یک پل در لرستان، یا یک تصفیهخانه آب در خوزستان. در اقتصادی که تورم ساختاری دارد و سرمایهگذاری بخش عمومی کاهش یافته، این هزینه فرصت بسیار سنگین است.
همچنین، کمک به بازسازی لبنان، بدون شفافیت مالی و ارزیابی بازده، میتواند فشار بیشتری بر بودجه عمومی بگذارد. ما با کسری بودجه مزمن و نیاز به استقراض داخلی یا خلق پول برای پوشش هزینهها روبهرو هستیم. این یعنی تأمین مالی پروژههای خارج از مرز، عملاً میتواند به تورم داخلی دامن بزند و بار مالی آن را مردم ایران با افزایش قیمتها بپردازند.
در اقتصاد توسعه، یک قاعده ساده میگوید: «اول خانه خود را بساز، بعد به همسایه کمک کن.» نه از سر خودخواهی، بلکه چون توانایی کمک پایدار زمانی ایجاد میشود که اقتصاد داخلی قوی باشد. اگر ایران با زیرساختهای نوسازیشده، درآمد سرانه بالاتر و مازاد بودجه عمرانی روبهرو بود، کمک به لبنان میتوانست یک سرمایهگذاری نرم در حوزه نفوذ منطقهای تلقی شود. اما در شرایط کنونی، بیشتر شبیه به استفاده از کارت اعتباری برای خرید هدیهای لوکس برای همسایه، در حالی که قسط و اجارهخانه عقب افتاده است. بازسازی لبنان کار نیکویی است، اما بازسازی ایران، یک ضرورت اقتصادی و اجتماعی است. روزی که پروژههای نیمهتمام داخلی به صفر برسند، روزی که سرانه سرمایهگذاری زیرساختی به حد استاندارد جهانی برسد، آن وقت کمک به بازسازی لبنان نهتنها قابل دفاع، بلکه نمادی از قدرت اقتصادی ایران خواهد بود. تا آن روز، این تصمیم بیشتر به یک حرکت نمایشی شباهت دارد که هزینهاش را مردم ایران در قبضهای برق، مالیاتهای پنهان و قیمتهای رو به صعود پرداخت میکنند.

