

در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری خورشیدی، وقتی هنوز سایه سنگین استبداد قاجاری بر ایران گسترده بود، صدایی از آن سوی مرزها به گوش رسید؛ صدایی که نه از سنگر سیاست، که از پناهگاه اندیشه میآمد. میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، زاده محله سرخاب تبریز در سال ۱۲۱۳ خورشیدی، جوانی بود که در شانزدهسالگی دیار خود را ترک کرد و به تفلیس رفت. آنجا زبان روسی آموخت، با علوم جدید و اندیشههای آزادیخواهانه آشنا شد و نگاهش به جهان تغییر کرد.
سکونت طولانی او در شهر تمرخانشورا در داغستان، فرصتی بود برای کسب تجربه و اندوختن سرمایه، اما سرمایه اصلی طالبوف، اندیشههایی بود که از دل کتابها و مشاهده جهان مدرن به دست آورد. از پنجاهوپنجسالگی قلم به دست گرفت و با نثری روان و بیپیرایه، از آزادی، آموزش همگانی و ضرورت حکومت قانون نوشت. کتابهایی چون مسالکالمحسنین و کتاب احمد، فراتر از آثار ادبی، به مانیفست نسل تازهای از آزادیخواهان بدل شد.
طالبوف هرگز قدم به مجلس شورای ملی نگذاشت، حتی زمانی که در ۱۲۸۵ خورشیدی از تبریز به نمایندگی برگزیده شد. اما اندیشههای او، در متن و حاشیه روزنامهها و محافل روشنفکری، راه خود را به میان مردم و رهبران فکری مشروطه باز کرد. او با نقد ساختار استبدادی، تشویق به قانونگرایی و هشدار نسبت به عقبماندگی علمی، الهامبخش قیام مشروطه شد؛ قیامی که گرچه در میدان سیاست شکل گرفت، در بستر اندیشههایی مانند اندیشه او بالید.
طالبوف در اواخر سال ۱۲۸۹ یا اوایل ۱۲۹۰ خورشیدی در داغستان درگذشت. زندگیاش را دور از وطن گذراند، اما صدایش از قفقاز تا قلب تهران پیچید؛ صدایی که هنوز در تاریخ معاصر ایران، به عنوان پیشگام قانونخواهی ماندگار است.

