کد یادداشت1740
تاریخ انتشار۱۴۰۴/۵/۱۴, ۲۰:۴۵:۱۱
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
خورشیدبانو ناتوان؛ بانوی شعر و فرهنگ قره‌باغ

خورشیدبانو ناتوان؛ بانوی شعر و فرهنگ قره‌باغ

خورشیدبانو ناتوان (زادهٔ ۶ اوت ۱۸۳۲ در شوشا – درگذشتهٔ ۲ اکتبر ۱۸۹۷) از چهره‌های برجسته شعر و فرهنگ در تاریخ آذربایجان بود. او از شاعران شناخته‌شده‌ غزل‌سرا به زبان ترکی آذربایجانی و فارسی به شمار می‌رفت و با تخلص «ناتوان» آثاری لطیف و عاشقانه خلق کرد.
خورشیدبانو ناتوان؛ بانوی شعر و فرهنگ قره‌باغ


ناتوان تنها فرزند مهدی‌قلی‌خان، آخرین حاکم خانات قره‌باغ، و از نوادگان پناه‌علی‌خان بود. به همین دلیل، در میان مردم با عنوان «دختر خان» شناخته می‌شد. نام اصلی او «خورشیدبانو» برگرفته از واژگان فارسی به معنای «بانوی خورشید» بود و تخلصش، «ناتوان»، نیز از همین زبان گرفته شده و گویای فروتنی در برابر احساسات انسانی است.

او در سن ۱۴ سالگی پس از مرگ پدرش، وارث ثروت گسترده‌ای شد و تحت سرپرستی عمه‌اش گوهرآغا، آموزش‌هایی در زمینه موسیقی، شعر و نقاشی دید. در سال‌های جوانی با یکی از اشراف قوم قُموق ازدواج کرد.

خورشیدبانو نه تنها در شعر، بلکه در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی نیز نقش پررنگی ایفا کرد. او بنیان‌گذار یکی از نخستین انجمن‌های ادبی در شوشا به نام مجلسِ انس بود که در سال ۱۸۶۴ شکل گرفت. این انجمن به محلی برای گردهمایی شاعران و فرهیختگان برجسته قره‌باغ تبدیل شد.

در کنار شعر، ناتوان به مسائل عمومی و عام‌المنفعه نیز توجه ویژه داشت. یکی از اقدامات مهم او، ایجاد شبکه‌ی آبرسانی برای شوشا در سال ۱۸۷۲ بود؛ پروژه‌ای که نیاز دیرینه‌ی مردم به آب سالم را برطرف کرد و موجب ستایش عمومی شد. این خدمت اجتماعی چنان تأثیرگذار بود که روزنامه‌های محلی آن زمان، از او با احترام و افتخار یاد کردند.

خورشیدبانو ناتوان در ۲ اکتبر ۱۸۹۷ چشم از جهان فروبست. یاد و آثارش همچنان الهام‌بخش علاقه‌مندان شعر و فرهنگ در آذربایجان باقی مانده است.

و اینک شعری که در مرثیه فرزندش سروده است:

گچیپدی موسیم گول گیتدی نوبهار افسوس

قالیپدی بولبول بیچاره خار و زار افسوس

ریاض عز و شرافتده بیر گول آچمیشدی

قوپاردی اول گولو گولچین روزگار افسوس

او گول کی غبطه ادردی اونا بهشت چمن

توتوپدو ایندی یر آلتینده او قرار افسوس

او گول بدن کی ایپک گوینک اینجیدیردی اونو

اولوپدو ایندی او توپراخدا خاکسار افسوس

سن الاه ای قارا توپراخ اونو آزیز ساخلا

اودور منیم گوزومون نورو ای مزار افسوس

او تازه آی هله بدر اولمامیش تامام و کمال

باتیردی اول آیی بو چارخ روزگار افسوس

او پاک اولان اوجا گوکلرده برج خورشیددن

پاریلدادی اوجا بیر ییلدیز اولدو تار افسوس


< M >