

استاد مرتضی رسام نخجوانی در سال ۱۲۹۴ در محله شتربان تبریز به دنیا آمد. خانوادهاش مذهبی و اهل فرهنگ بودند، اما در آن زمان دید مردم نسبت به نقاشی چندان مثبت نبود. همین باعث شد که او در نوجوانی با مخالفت خانوادهاش روبرو شود و حتی مدتی را تنها در اتاقی کوچک در خانهشان بگذراند. با اینکه امکانات زیادی نداشت، اما علاقهاش به نقاشی آنقدر زیاد بود که از سختیها نترسید.
خوشبختانه داییهایش که اهل فرهنگ بودند، او را به استاد حسین میرمصور ارژنگی معرفی کردند. همین دیدار مسیر زندگیاش را عوض کرد. استاد میرمصور بلافاصله متوجه استعداد رسام شد و او را به کلاس سوم هنرستان برد. رسام خیلی زود دوره ششساله هنرستان را در سه سال تمام کرد و بعد برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در هنرستان عالی هنرهای زیبا، شاگرد علیمحمد حیدریان شد که خود از شاگردان کمالالملک بود.
بعد از پایان تحصیل، رسام نخجوانی به تبریز برگشت. او میتوانست در تهران بماند و از امکانات زیادی برخوردار شود، اما ترجیح داد در زادگاهش بماند و به مردمش خدمت کند. چون نمیتوانست از راه نقاشی درآمد داشته باشد، آتلیه عکاسیای به نام «رامبراند» راه انداخت. این آتلیه بهزودی تبدیل به محل رفتوآمد چهرههای مهم فرهنگی، هنری و ادبی تبریز شد. کسانی مثل استاد شهریار و اقبال آذر از دوستان نزدیک او بودند.
کارهای آبرنگ رسام نخجوانی سبک خاص خودش را داشت. او با دقت زیاد و استفاده از نقطههای بسیار ریز، تابلوهایی خلق میکرد که از نظر هنری با کارهای استادان بزرگ قبل از خود، تفاوتهای زیادی داشت. لطافت رنگها و سایهروشنهای دقیق از ویژگیهای کارهای او بود.
در دهه ۳۰ شمسی، وقتی هنرستان هنرهای زیبا در تبریز تأسیس شد، او یکی از پایهگذاران و معلمان اصلی آن بود. بسیاری از شاگردانش بعدها به هنرمندان بزرگی تبدیل شدند. در کنار آموزش، آتلیهاش همچنان فعال بود و همیشه پر از تابلوهای نیمهکاره بود، چون هر وقت از تابلویی خسته میشد، کار روی تابلوی دیگری را شروع میکرد.
استاد رسام نخجوانی آدمی نبود که دنبال شهرت یا مقام دولتی باشد. او زندگی سادهای داشت و همیشه کنار مردم بود. مهمترین اثرش شاید نه نقاشیهایش، بلکه خودِ زندگیاش بود. او در سال ۱۳۵۷ بازنشسته شد و در سال ۱۳۶۱ نشان درجه یک هنری گرفت. در نهایت، پس از سالها تلاش، در مرداد ۱۳۸۲ چشم از جهان فروبست.
رسام نخجوانی نه فقط یک نقاش و عکاس، بلکه معلمی دلسوز و انسانی بزرگ بود که هنر را با زندگیاش معنا کرد

