کد یادداشت1295
تاریخ انتشار۱۴۰۴/۲/۱۴, ۵:۴۳:۵۳
جستجو
در حال بارگیری
تراکتور روم
مرجع بحث های پیرامون تراکتور
یادداشت
حسین منزوی

حسین منزوی: شاعری که زنجان را به پایتخت غزل تبدیل کرد

حسین منزوی، زاده‌ زنجان و پرورده‌ دامان شعر و هنر، با غزلیات آتشین و نوآوری‌های بی‌بدیلش، نه تنها نام خود را در تاریخ ادبیات ایران جاودانه ساخت، بلکه نقشی بی‌نظیر در احیای غزل معاصر ایفا کرد. از دریافت جایزه‌ فروغ فرخزاد تا فعالیت در رادیو و تلویزیون و سرودن اشعاری که زمزمه‌ لب خوانندگان شد، زندگی او روایتی است از عشق، هنر و تلاش برای جاودانگی.
حسین منزوی: شاعری که زنجان را به پایتخت غزل تبدیل کرد


حسین منزوی، شاعر نامدار غزل، در سال 1325 در شهر زنجان چشم به جهان گشود. او در خانواده‌ای هنردوست پرورش یافت. پدرش، محمد منزوی، خود از غزل‌سرایان برجسته ترکی در زنجان بود و این میراث هنری، جرقه‌ای از عشق به شعر و ادبیات را در دل حسین جوان روشن کرد. از همان سال‌های جوانی، قریحه شاعری او شکوفا شد و به سرودن اشعار دلنشین پرداخت، تا اینکه در سال 1346، با انتشار غزل‌های نابش، نامی درخشان در آسمان شعر و ادب برای خود دست و پا کرد.

او پس از گذراندن دوران دبیرستان در زادگاهش، راهی تهران شد تا در دانشگاه ادبیات، جان تشنه‌اش را از زلال شعر سیراب کند، اما روح بی‌قرار و ذهن جستجوگرش، او را به سوی جامعه‌شناسی کشاند، اگرچه این رشته نیز نتوانست عطش او را به طور کامل فرو بنشاند و تحصیلاتش در این زمینه نیز ناتمام ماند.

درخشش ستاره اقبال منزوی در آسمان شعر، در ۲۵ سالگی و با دریافت جایزه‌ ادبی فروغ فرخزاد برای نخستین مجموعه شعرش، «حنجره‌ زخمی تغزل»، دوچندان شد. او علاوه بر شاعری، دستی توانا نیز در عرصه رادیو و تلویزیون داشت و با همکاری نادر نادرپور، به تهیه‌کنندگی برنامه‌هایی همچون «کتاب روز»، «یک شعر و یک شاعر»، «آیینه و ترازو» و «آیینه آدینه» همت گماشت. همچنین، در نشریات معتبری همچون «رودکی»، «سروش» و «امید زنجان» نیز قلم می‌زد و در هفته‌نامه “امید زنجان”، صفحه شعر فارسی را با عنوان “امید در امید” اداره می‌کرد.

عشق و ارادت او به استاد شهریار، شاعر نامی آذربایجان، در ترجمه منظوم و زیبای “حیدربابا” به شعر نیمایی و همچنین در کتاب ارزشمند “این ترک پارسی گوی” به خوبی نمایان است.

منزوی نقش بی‌بدیلی در احیای غزل معاصر ایفا کرد و برخی از منتقدان، کار او را انقلابی در غزل امروز دانسته‌اند. او در ترانه‌سرایی نیز هنرمندانه عمل می‌کرد و بسیاری از غزل‌های او توسط خوانندگان مشهوری چون کوروش یغمایی و همایون شجریان و ... اجرا شده‌اند. یوسف تاور خواننده موسیقی آذری نیز نیز با بهره‌گیری از اشعار ترکی منزوی در یکی از آلبوم‌های خود، به این شاعر بزرگ ادای احترام کرده است.

از آثار ماندگار او می‌توان به مجموعه‌های شعر «با عشق در حوالی فاجعه»، «از شوکران و شکر» و «حنجره زخمی تغزل» اشاره کرد. مجموعه شعر ترکی «دومان»، گنجینه‌ای از اشعار او به زبان مادری نیز پس از مرگش در سال 1395 منتشر شد.

غزلهای ترکی منزوی، آینه‌ای تمام‌نما از سبک خاص او هستند: اشعاری سرشار از شور و احساس که در عین سادگی، عمق احساسات شاعر را به تصویر می‌کشند. بایاتی‌ها و قوشماهای او نیز با صمیمیت و اصالت، دل هر شنونده‌ای را به تسخیر در می‌آورند.

منزوی با نوآوری در موضوع، زبان و بیان غزل، جانی تازه به این قالب کهن بخشید و به حق، استاد مسلم غزل، به‌ویژه غزل عاشقانه، لقب گرفت. اشعار او، نمونه بارز “سهل ممتنع” هستند؛ در عین سادگی و روانی، لبریز از احساسات عمیق و شور عاشقانه‌اند.

منزوی پس از انقلاب به زنجان بازگشت و تا پایان عمر در آنجا سکونت گزید. سرانجام، این شاعر برجسته معاصر در سال 1383، پس از عمری سرشار از هنر و خلاقیت، به دیار باقی شتافت.

نمونه‌ای از بایاتی‌های منزوی:

بیلمه‌ین وار، بیلن وار گولمه‌ین وار، گولن وار اوره‌ییم سس ائشیدیر ائله بیل کی گلن وار

باغچادا نار آغاجی بزه‌ییب بار آغاجی منیم پوزغون باغیمدا بوی چکیب دار آغاجی

دار آغاجی توولانیر،

منه طرف بویلانیر،

گؤزو تکجه منده‌دی،

آغاج میوه‌سین تانیر.

 و اینک غزلی ترکی از منزوی:

آی بوتون حوسنوده ائیلایه چکن ایلهامیم

منی مجنون کیمی صحرایه چکن ایلهامیم

آی منیم گؤزلریمین ذاتینا معنا یارادان

روحومو شور تماشایه چکن ایلهامیم!

آی قیزاردان اؤپوشوندن – گولوشوندن دوداغین

باخیشیندان گؤزونه سایه چکن ایلهامیم

آی سنین دؤشلرین اوستونده چلیپا زولفون

منی تصلیب مسیحایه چکن ایلهامیم

آی اوزون گول کیمی باغلار یاخاسیندان چیخادان

منی بولبول کیمی غوغایه چکن ایلهامیم

کیپریگیندن قلم آلمیش اله باطیل خطینی

گؤزلرین نرگس شهلایه چکن ایلهامیم

آی سوتول آلمالاری آدمی یولدان چیخادان

وسوسه وئرمه ده حوایه چکن ایلهامیم

حسن و عصمتده داشان، یوسف مصره یاراشان

عشق و جورعتده زولیخایه چکن ایلهامیم

آی منیم کؤنلومو بو ورطه‌ده سینمیش گمی‌نی

بیرده باشدان ده لی دریایه چکن ایلهامیم

نازیلن قول و غزل ساحری، اؤز شاعیرینی

یئنه ده شعر تمنایه چکن ایلهامیم

آی پوزولموش کلماتی بو غزلده تازادان

اینجی تک دشته ی معنایه چکن ایلهامیم


< M >