


- چه چیزی شما را به نوشتن کتابی درباره تخت سلیمان و افسانههایش جذب کرد؟ بیشک تخت سلیمان یکی از مهمترین بناهای تاریخی کشور است که در اعصار و هزارههای مختلف، مرکز مذهبی و سیاسی بسیاری از حکومتها از هزاره اول قبل از میلاد تا دوره صفویه بوده است. از این رو منطقه تخت سلیمان، ظرفیت تألیف کتب بسیاری در حوزههای باستانشناسی، معماری، مرمت بنا و اشیاء، اسطورهشناسی و افسانهها، مردمشناسی و همچنین رشتههای زمینشناسی و معادن کهن و... دارد. کتاب «تخت سلیمان، از افسانه تا واقعیت»، حاصل تجارب علمی و عملی نگارنده طی سالیان حضور در این بنای فاخر و ارزشمند بوده که مجال و فرصت نگارش آن به دلیل مسئولیتهای اداری و فعالیتهای اجرایی و همچنین دور بودن از فرصتهای پژوهشی میسر نمیگردید؛ که خوشبختانه این فرصت مهیا شد تا تمامی دغدغههای ذهنی و تجربیات کاوشهای باستانشناسی و مطالعات و خوشهچینی از بزرگان، در قالب کتاب حاضر به رشته تحریر درآید.
- چه ضرورتی باعث شد موضوع تخت سلیمان را در پیوند با افسانه و اسطوره انتخاب کنید؟ دلایل متعددی برای اهمیت افسانهها و اسطوره وجود دارد. یکی از این دلایل این است که افسانهها بخشی بزرگ از میراث ناملموس فرهنگی هر جامعه را شکل میدهند و به شکلی پیوسته به ما یادآوری میکنند که چه هویت و پیشینهای داریم. همه فرهنگها، افسانهها، اسطورهها و داستانهای فولکلور مختص به خود را دارند. تخت سلیمان همچنانکه از نامش نیز پیداست با افسانه عجین شده و این افسانهها جزئی از این مجموعه جهانی گشته است. افسانههای تخت سلیمان به عنوان مواریث ناملموس این اثر، به حدی ارزشمند و مهماند که اولاً این اثر با نام افسانهای آن ثبت جهانی شده و ثانیاً یکی از پنج معیار ثبت جهانی آن در خصوص افسانهها و اسطورههای وابسته به این اثر بوده و در آخرین معیار چنین آمده است: «این محوطه مبین نشانههایی از ارتباط با آیینهای باستانی بسیار قدیمیتر از زرتشتی، افسانهها و شخصیتهای کتاب مقدس انجیل است.»
- چرا به نظرتان این منطقه تا این اندازه پر از افسانه و داستان است؟ افسانه تلاشی برای بیان واقعیتهای پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیدههایی که به علتشان واقف نبوده به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این زمانی است که هنوز دانش بشری توجیهکننده حوادث پیرامونیاش نیست. به عبارت دیگر، انسان در تلاش ایجاد صلحی روحی میان طبیعت و خودش، افسانهها را خلق کرده است. با توجه به وجود بنای فاخری چون تخت سلیمان و دیگر پدیدههای طبیعی و تاریخی چون زندان سلیمان و از طرفی با توجه به توالی تاریخی ۳۰۰۰ ساله در منطقه، این افسانهها شکل گرفتهاند.

- آیا در نوشتن کتاب از روایتهای محلی و شفاهی مردم هم استفاده کردید؟ بله، از آنجاییکه این افسانهها طی چندین سده سینه به سینه و توسط جوامع محلی حفظ و روایت گردیدهاند، لذا مرجع اصلی، روایتهای محلی و شفاهی بوده است.
- در فصل اول به تعریف افسانه و اسطوره پرداختهاید. این تعاریف تا چه حد بر پایه نظریههای کلاسیک یا مدرن اسطورهشناسی استوار است؟ در این خصوص سعی شده از نظریات اسطورهشناسان مختلف استفاده شود تا انطباق و بررسی افسانههای تخت سلیمان ملموستر، قابل فهمتر و منطبق بر نظریات اسطورهشناسان کلاسیک و مدرن تعریف گردد.
- در مواجهه با همپوشانی تاریخ و افسانه در این منطقه، چه ملاکهایی برای تفکیک یا همنشانی آنها در نظر گرفتید؟ افسانههای هر منطقهای به عنوان مواریث ناملموس، بخشی از هویت تاریخی نیز محسوب میگردند و گاهی از میان همین افسانهها میتوان به شواهد تاریخی نیز دست یافت. در هر حال جهت کشف برخی اتفاقات تاریخی، ناگزیر از رجوع به افسانهها و ادبیات شفاهی و مردمنگاری و مواریث ناملموس آن منطقه خواهیم شد.
- در بخش واقعیتهای تاریخی، کدام شواهد باستانشناختی برایتان تعیینکننده بود؟ باستانشناسی بر پایه و مبنای دادههای باستانشناختی است و تا مستندات علمی قریب به یقین کشف و تحلیل نگردد، نظریه علمی صادر نمیشود. لذا همه شواهد و مدارک و دادههای باستانشناسی مکشوفه از تخت سلیمان، از جمله آثار معماری و اشیاء و آثار تاریخی، در تعیین واقعیتهای تاریخی تعیینکننده بودند و هستند.
- در میان بناهای تخت سلیمان، کدام بخش بیش از همه شما را تحت تأثیر قرار میدهد؟ همه بناها و دورههای تاریخی تخت سلیمان در نوع خود نقش تعیینکنندهای در شکلگیری و تکامل این مجموعه داشتهاند. از تکه سفالینههایی که در سراسر تخت سلیمان پراکندهاند تا همه باروها و بناهای موجود، همواره تأثیرگذار و تعمقبرانگیزند. اما دریاچه پر از رمز و راز با افسانهها و گنجینههای احتمالی این مجموعه، که عامل اصلی شکلگیری این حجم از معماری شده است، همیشه بهتانگیز و قابل احترام بوده است.
- تکاب و اطرافش چه ظرفیتهای فرهنگی و داستانی دیگری دارد که کمتر شناخته شده است؟ شهرستان تکاب پر از جاذبههای طبیعی، تاریخی بکر و ظرفیتهای مطالعاتی مردمنگارانه بسیاریست که ناشناخته ماندهاند و محققین میتوانند در این زمینه، مطالعات دستاول بسیاری را مورد مطالعه قرار دهند.
- فکر میکنید پرداختن به این افسانهها میتواند در جذب گردشگر به منطقه کمک کند؟ قطعاً. افسانهها و روایات داستانگونه و ادبیات شفاهی، آداب و سنن و زبان نیز به عنوان یکی از مواریث تاریخی هر منطقهای میتواند نقش تعیینکنندهای در جذب گردشگر داشته باشد. یکی از اهداف اکوتوریسم هم همین مقوله است.
- اگر قرار باشد این پژوهش ادامه پیدا کند، چه افقها و مسیرهایی را برای تحقیقات آینده پیشنهاد میکنید؟ مواریث ناملموس و مطالعات مردمنگارانه و ادبیات شفاهی هر منطقهای، یکی از مهمترین بخشهای مطالعاتی آن منطقه است که کمتر به آن توجه شده است. امید است دیگر محققین در آینده بیشتر به این مقوله بپردازند تا این انگارهها دچار فراموشی زمانی نشوند. از طرفی به نظر میرسد تمرکز بر یک دوره تاریخی برای شناخت تمام ادوار تاریخی تخت سلیمان و حتی دیگر بناهای تاریخی عادلانه نیست و بایستی همه ساکنین یک بنا از اولین روز حضورشان کشف و به تاریخ معرفی شوند. به همین دلیل امید است در آینده، پژوهشها و تحقیقات علمی سمتوسو نگرفته و همه واقعیات تاریخی بناها معرفی گردند.

